ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دختر 4ساله ی من

   نم نمک کوچه خیس باران شد
 دست در دست من قدم میزد
 شیطنتهای کودکانه ی او
خلوت کوچه را به هم میزد
 
سوز سرما براش بازی بود
نفسش را مدام «ها» میکرد
 چاله ای را پر آب تا می دید
 دستهای مرا رها می کرد
 
 یادم آمد یکی دو هفته ی قبل
 ناگهان گوشواره اش گم شد
مثل ابر بهار می بارید
 مثل دریای پر تلاطم شد
 
شادی امشبش دلیلی داشت
صاحب گوشوار نو شده بود
 کارش از صبح تا همین حالا
  جست و خیز و بدو بدو شده بود
 
پرچم خیمه تا نمایان شد
بی امان می دوید و بر می گشت  
 مادرش گفت او چه شیطان است
 وای اگر دخترت پسر می گشت

روضه خوان روی پله ی منبر
 رفت تا عرش را نظاره کند
  رفت تا چشم گریه کن ها را
 غرق دریائی از ستاره کند
 
دختر من عرو سک خود را
  بین آغوش خود گذاشته بود
مات و مبهوت روضه خوان شده بود
  دست بر گوش خود گذاشته بود
 
مجلس آن شب تمام شد اما
 گریه شد رزق و آب و دانه ی ما
 دخترم روضه را بغل کردُ
با خود آورد سمت خانه ی ما
 
عصر فردا که می رسم خانه
 مادرش بغض کرده می گوید
تو بیا و جوابگویش باش
 پاسخ صد سوال می جوید
 
دختر چار ساله – فاطمه ام –
 گفت : بابا خرابه یعنی چی ؟
این که آقای روضه خوان می گفت
دل زینب کبابه یعنی چی ؟
 
راست میگفت گوش را  کندند
زینت گوش را در آوردند
 راست میگفت جای شام آن شب
 توی ظرف طلا سر آوردند
 
هی سوال و سوال پشت سوال
 پاسخ من برای او اشک است
  دل او خون از این مصیبتها
 دل در خون دوای او اشک است
 
رفت و آمد برای خیمه ی خود
  چادر از کیف مادر آورده
دخترم گوشواره هایش را
  از دو گوش خودش دراورده
 
 سید حسن رستگار


شرکت در  فراخوان دومین کنگره شعر خانگی
 

کلمات کلیدی این مطلب :  عاشورا ، محرم ، گوشواره ، خرابه ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/26 در ساعت : 1:26:7   |  تعداد مشاهده این شعر :  1348

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1391/8/26 در ساعت : 8:29:15
درود بر شاعر ارجمند.انصافا نفیسه ی کم نظیری پرداخته اید همه چیز تمام.من این شعر جوششی شورانگیز را سه بار خواندم ونم اشک در چشمان نشست.دست مریزاد...دست مریزاد.
دکتر آرزو صفایی
1391/8/26 در ساعت : 13:29:55
سلام جناب رستگار گرامی
آنقدر زیبا سرودید که چند بار خواندم
دست مریزاد نیک مرد
محمد شکری فرد
1391/8/26 در ساعت : 18:4:0
سلام آقای رستگار...بسیار زیبا بود...دست مریزاد...

زنده باشید.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/8/27 در ساعت : 8:32:14
سلام خدمت جناب رستگار
شعری آیینی ، عاطفی و دلنواز پرداخته اید . دست مریزاد و دل محرمیتان همواره بیدار
خلیل ذکاوت
1391/8/28 در ساعت : 13:19:19
سلام و سپاس
اجرت با مادرت زهرا (س)
سیاوش پورافشار
1391/8/26 در ساعت : 2:23:42
درود سید حسن عزیز
بنده هم فرا رسید ماه محرم را تسلیت عرض می کنم
شعر ارزشمندی بود
در پناه حق باشید
نغمه مستشارنظامی
1391/8/26 در ساعت : 13:5:15
سلام استاد اشکمان را در آوردید
مرحبا به این فاطمه نازنین و پدر و مادری که فرزندانشان را حسینی تربیت می کنند
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/8/26 در ساعت : 16:39:31
سلام
بنده حرفی ندارم جز ان که بگویم اگر این کار را در حضور مولا امام صادق یا بقیه ائمه (ع) می خواندید بی شک بشارت بهشت از ان شما می شد
موجب غبطه ی بنده هستید
مستدام باشید
به دفتر بنده سری بزنید بخصوص مثنوی عاشورایی ام را . از نظرتان بنده را محروم نفرمایید
مصطفی پورکریمی
1391/8/26 در ساعت : 23:5:43
سلام جناب رستگار عزیز

شعر زیبا و تأثیرگذارتان را خواندم و متأثر شدم بسیار خوب و عالی پردازش شده بود موفق باشید
ایمان کریمی
1391/8/28 در ساعت : 1:5:12
سلام
امشب اول خودم کلی گریه کردم باشعر
هیئت هم که باشعر حضرتعالی خرابه ای بپا شد
اجرت با بی بی سه ساله . . . . . . .
علی‌رضا قزوه
1391/8/26 در ساعت : 8:31:38
سلام و دست مریزاد کار زیبا و با مضمونی تازه است. اجرتان با اباعبدالله الحسین(ع)
اکبر نبوی
1391/8/26 در ساعت : 14:6:41
درود بر جناب رستگار ارجمند
شعر بسیار زیبای تان را با جان و دل خواندم.
اجرتان با دختر نازنین حضرت حسین (ع).
سرافرازی و شیدایی تان افزون باد
سید اکبر سلیمانی
1391/8/28 در ساعت : 20:23:27
درود شاعر عزیز. خیلی لذت بردم اجرتون با حضرت رقیه (س)
وحیده افضلی
1391/8/26 در ساعت : 18:32:13
احسنت احسنت
عجب شعری...درود بر شما
امیر سیاهپوش
1391/8/27 در ساعت : 10:10:2
سلام بر حسین و یاران رشیدش و سلام بر رقیه
سلام شاعر حسینی شاعر پر سوز و با شعور
اشکم جاری شد. اجرت با اباعبدالله. خیلی پر سوز و تاثیر گذاره خوش به حال شما برادر
زهرا شعبانی
1391/8/26 در ساعت : 12:45:32
درود بر شما شاعر بزرگوار
بسیار زیبا و تأثیرگزار
اجرتان با اباعبدلله الحسین علیه السلام...
ناصر عرفانیان
1391/8/26 در ساعت : 15:58:58
باسلام وعرض تسلیت ایام محرم امام حسین علیه السلام بسیار چارپاره روان زیبا وتاثیر گذار ی بود دست مریزاد جناب رستگار گرامی

پاینده وسربلند باشید
ابراهیم حاج محمدی
1391/8/26 در ساعت : 19:27:54
با سلام
بسیار عالی نغز و بدیع . دست مریزاد . استفاده کردم .
اکرم بهرامچی
1391/8/28 در ساعت : 22:36:57
خیلی خیلی خیلی غمین بود و عمیق و متفاوت
درود بر شما آفرین
سارا وفایی زاده
1391/8/27 در ساعت : 11:17:26
سلام بر سید بزرگوار
بسیار تاثیرگذار سرودید.
یا حق.
حامد خلجی
1392/6/23 در ساعت : 3:9:12
سلام.جناب رستگار مرا به کجا بردی سپاس
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 21 روز و 12 ساعت و 23 دقیقه و 46 ثانیه است همراه شماییم 461766226.382 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 20,422 | بازدید دیروز : 24,859 | بازدید کل : 124,503,962
logo-samandehi