سلام به شاعره ارجمند و گرامی به این ترتیب مرثیه سرائی را به حدٌ اعلای خود می رسانید دست حسین و زینب ِ حسین یارتان باد استوار و پایدار باشید انشاء الله . ................................................................ سلام بر مثل پدرم ممنونم ممنونم ممنونم هزار بار دعای گوی شما هستم سلامت باشید یا علی
|
سلام خانم افضلی...این بار اولم بود که از شما شعر خواندم...زیبا بود. زنده باشید. ............................................................. سلام پس خوش آمدید به دفتر من ممنونم
|
خدایا عاشقان را با غم خود آشنا کن! این چه حسی ست که می خوانی ام این چه حسی است که می خوانمت پیوند دلهای ما در عشق به این چهارده نور است نازنین می دانم .............................................................................. بخدا که همین است نغمه قلبم که تند می زند می دانم که قلبت تند می زند...انگار هر دو با هم گفته ایم : یا حسین(ع) نغمه جانم! شعرهای نا تمام تو و شعرهای نا تمام من با هم تمام میشوند
|
سلام خواهر خوبم خوشحالم که دلت آرام شده و بر آنچه که صمیمانه گفتم عمل کردید به پیشواز محرم رفته ایی آن هم به این زیبایی و غمناکی گویی سوز و گداز دردها همه حس میشود و آه از نهاد بر می آورد دست مریزاد بانوی مهر و شعر ............................................................................ سلام به خواهر نازنینم یک دنیا ممنونم که همراهم بودید...و هستید قدرتون رو می دونم و بهترینها رو براتون از خدا میخوام
|
سلام دوست جونم. منو از قلم انداختی ها! خوشحالم که هستی و خوبی. همیشه کنار ما بمان ................................................................ سلام خانم تهرانی عزیز دلم من می گم خدایا اااااااا انگار یکیو ننوشتم!! ( احساس شرم) ولی می دونم که می دونید چه جای خوبی نشستید و نمی ذارم هیچ کس بلندتون کنه! توی دلم!.......فدای شما بانوی مهربان
|
برای عاشقی ات یک غروب کافی بود همان دقیقه...همان حس خوب کافی بود سلام خانم افضلی عزیز خیلی زیبا سرودی مثل همیشه خوب کردی اومدی مگه نمیدونی که : رونق ندهد به باغ یک دسته کلاغ خورشید نمیشوند انبوه چراغ تا سهم ِ قناری است قانون قفس صحراست پر از صحنه ی طنازی زاغ .................................................................................................... سلام خانم بهرامچی عزیز ممنونم از محبت شما .خوشحالم که در کنار شما دوستان و اساتید خوبم هستم.و این حس خوب را شماها به من دادید.
|
سلام خانم افضلی گرامی. خیلی خوشحالم که باز هم در جمع شاعران پارسی زبان هستید ... واقعا خوشحالم واقعا خوشحالم ... امیدوارم همیشه این سایت وزین به اشعار بسیار زیبا و طبع روان شما مزین بشه ... بهترین راه رو انتخاب کردید ... احسنت. غزلتون هم بسیار زیبا بود ... فکر میکنم باید بداهه بوده باشه ... ولی در کل عالیه. پیش به سوی سعادت... یا علی ............................................. سلام برادر بزرگوار جناب سنگری ممنونم از محبت شما خدا کنه لایق محبتهای شما دوستانم باشم درست حدس زدید شعر رو همون لحظه ای که داشتم این مطلب رو می گذاشتم،نوشتم....واسه همین ممکنه اشکالاتی داشته باشه...به هر حال ممنونم
|
سلام عزیزم پدرم فردا صبح عمل دارند ممنون می شم بعد نمازت دعاش کنی مهربونم ...................................................... سلام ماه من که سیاهپوش عشق شده ای امشب دستهایم برایت به آسمان بلندند..........
|
سلام نازنینم ممنون ممنون که هستی از بعد از ظهر تا حالا ده بار صفحه رو باز و بسته کردم تا از تو بخونم می دونستم که به پیشواز محرم خواهی رفتو کافی بود همان یک غروب کافی است همین حس خوب حضورت کافی ست که بدانم نگاهی به این سو هست نگاهی نظری لطفی دوباره یاعلی دوباره یاعشق دوباره یاحسین(ع) .................................................................... عزیز دلم نغمه! ممنونم...خیلی دوستت دارم یا علی یا حسین (ع)
|
سلام خانم افضلی خوشحالم که مانده اید جز این هم انتظاری نداشتم عرض ارادتتان قبول بانو برای گریه در این بیتهای طوفانی ((همان حکایت دندان و چوب کافی بود)) ممنون برای اشک بر قرار و بر مدار یا علی ......................................................................... سلام بر شما سید بزرگوار بسیار بسیار ممنونم از این همه لطف شما لحظه هایتان سرشار از عطر "یا حسین" باد یا علی
|
یاعلی خواهر یاعلی === اگر گرفتاری ، یا درد دل داری ، سرت بالا باشه ، تاحیدرو داری خورده گره کارت، علی نگهدارت ،خوردی زمین پاشو، دست علی یارت ======== غزلتون فوق العاده بود خیلی به دل این حقیر روسیاه نشست التماس دعا ............................................................... ممنونم برادر ارجمند التماس دعا
|
راستی این بیت آخری عجب سوزی داره! .......................................................................................... آآآآه گفتی... فکر کن به چشمهایش ... فکر کنیم به چشمهایش... که پر از حرف اند انگار....چشمهای حسین خیره به چشمهای عباس و چشمهای عباس خیره به زلف های حسین : زلف بر باده مده تا ندهی بر بادم
|
بسیار عالی بود.....التماس دعا ..................................................... ممنونم از شما یا علی
|
سلام بر حسین و بر همه مرثیه خوانان با اخلاصش و بر شما بانوی بزرگوار احسنت احسنت احسنت ----- خیلی زود رنجی خواهر متعهد و با اخلاص! کمی صبورتر باش. نگران حرف این و آن هم نه. این گفت و نگفتها هم بالاخره بخشی از عالم مجاهدت شعری است. فرض کن در بارگاه یزیدی و میخواهی با زبان زینب، علمداری کنی. بدیهی است که در معرکه جهاد با شرور و اباطیل، تیغ است و نیزه است و تیر و ترکش. البته هیچکدام از اینها هنوز به سمت شما پرتاب نشده است. باید منتظر باشی انتظار یعنی این.... ........................................................ سلام جناب سیاهپوش بزرگوار متشکرم دعا کنید ما هم صبوری را یاد بگیریم
|
عزیز مهربونم همیشه به یادتم و دعا میکنم آسمون دلت ابری نباشه برای پدر خوبت هم دعا می کنم مدام .................................................................... سلام همدم روزها و شبهای گریه ام ممنونم خوب من
|
درود شاعر زیبا بود لذت بردم نویسا باشی ....................................................................... درود فراوان بر شما ممنونم سلامت باشی
|
سلام دختر ماه چقدر بغض نشکسته تو گلوم بود...چقدر سبک شدم... چه افتخاری برای من والاتر از این که در ردیف دوستان تو باشم...؟ قدم ات را بر چشمانم بگذار وحیده ی جانم به خانه ی همیشه ات خوش آمدی مهربان دلت آرام... .................................................................................. سلام به زهرای عزیزم فدای تو نازنینم...اینجا دوستانی پیدا کردم که مهربانی و وفا را به من آموختند و تو عزیزم از جمله ی آنانی... دوستت دارم و برایت بهترین ها را خواهانم
|