آسمان تکیه بر گنبدت داشت ، سر بریدند حبل المتین را
باز شیطان به جنگ آمد و خواست ، از سلیمان بگیرد نگین را
کربلا نوحه خوانت شد آنگاه شیشه ی بغض عالم ترک خورد
  از دلِ خشت و آوار  پر کرد ، عطر نرگس مشام زمین را 
. . .
نور می بارد از بارگاهت ، "برکه" ¹آشفته ی روی ماهت
ساحل امنی و می گذارند ، موج ها بر ضریحت جبین را
هر شب از راه دوری ملائک ، دسته دسته به صحنت می آیند
تا ببیند  زیر رواقت ، گوشه ای از بهشت برین را
 شیعیان از تدبّر نوشتند ، کافران با دلی پر نوشتند
راویان با تواتر نوشتند ، هیبت با تبسم عجین را 
پشتِ دشمن به " تلّ المخالی" ²ست  ، کوه باشد اگر هم ، سفالی ست
زیر و رو می کند آهی از تو  ، عاقبت خاک آن سرزمین را
این همان انتهای قیام است ، کفر در بزم ِدربار ِشام است
زینبی (س) باید اکنون بخواند ، باز هم خطبه ای آتشین را
دست از  مال دنیا کشیدی ، از تن خاکی ات دل بریدی
زهر را هم به جانت خریدی ، تا بفهمند تفسیر دین را
عده ای موهنان حریم اند، عده ای با تو "عبد العظیم "³ اند
این چنین دل در آیینه ات دید ، جلوه ای از گمان و یقین را
ای تبار تو نور ٌعلی نور ،  دشمن خاندانت زیاد است
مثل خورشید باش و بسوزان ، با دمی، کلهم اجمعین را

 امیر توانا املشی - رشت 

1:امام هادی (ع) برای اثبات این که گوشت فرزندان فاطمه (س) بر درندگان حرام است در گودالی که در آن شیر ها را نگه می داشتند داخل شد و شیر ها دور امام حلقه زده و کرنش کردند  . نام آن گودال  " برکه السباع " بود .
 2:متوكل‌ عباسى‌ سپاه‌ خود را كه‌ نود هزار تن‌ بودند از اتراك‌ و در سامرا اقامت‌ داشتند امر كرد كه‌ هر كدام‌ توبره‌ اسب‌ خود را از گل‌ سرخ‌ پر كنند ، و در ميان‌ بيابان‌ وسيعى‌ ، در موضعى‌ روى‌ هم‌ بريزند . ايشان‌ چنين‌ كردند . و آن‌ همه‌ به‌ منزله‌ كوهى‌ بزرگ‌ شد . اسم‌ آن‌ را " تل‌ المخالی " نهادند.آنگاه‌ خليفه‌ بر آن‌ تل‌ بالا رفت‌ و حضرت‌ امام‌ على‌ النقى‌ ( عليه‌ السلام‌ ) را نيز به‌ آنجا طلبيد .غرض‌ او آن‌ بود كه‌ شوكت‌ و اقتدار خود را بنماياند ، تا مبادا آن‌ حضرت‌ يا يكى‌ از اهل‌ بيت‌ او اراده‌ خروج‌ بر او نمايند
3:یکی از ياران‌ حضرت‌ هادى‌ (ع‌) حضرت‌ عبدالعظيم‌ حسنى‌ است‌ . بنا بر آنچه‌ محدث‌ قمى‌ در منتهى‌ الآمال‌ آورده‌ است‌ : " نسب‌ شريفش‌ به‌ چهار واسطه‌ به‌ حضرت‌ امام‌ حسن‌ مجتبى‌ عليه‌ السلام‌ منتهى‌ مى‌شود ... " . وی در شهر ری مدفون است .