چشمهایت را که بستی کور شد چشمان ما
تا که تو پرواز کردی رفت از تن جان ما
آری از داغ پدر موسی بن جعفر گریه کرد
لیک از هجران تو ویران شده سامان ما
تا که جسمت را بقیع عشق در دل جا نهاد
خون دل میریخت آن دم دیده گریان ما
آی خورشید مدینه از چه رو پنهان شدی
تشنه علمیم بنگر این لب عطشان ما
دستهایت چشمه های نور بر کاغذ کشید
رفتی ای جان پدر خالی شده دستان ما
صادق آل محمد باز برخیز و بگو
سیدی مهدی بیا ای مژده قرآن ما
بر سرت خاک عزا باید بریزی ای جمال
چون سیه بر تن نموده حجت دوران ما
سروده سید جمال الدین شهرزاد علوی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/6/23 در ساعت : 13:35:56
| تعداد مشاهده این شعر :
1325
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.