چنديست كه نقش گريه پر رنگ شده
بي اشكي چشم، پيشمان ننگ شده
نشنيده بگيريد ز من، آقا جان!
تنها دلمان براي تان تنگ شده...!!
---------------------------
ايمان زمين هنوز سُست است؛ نيا
قالي و ظروفمان نشُسته اشت؛ نيا
ما دوست نداريم به زحمت افتي(!!)
اينجا همه چيزمان درست است؛نيا!!
----------------------------------
ای قصه ی ناشنیده ی رویایی!
با این که تو غایبی ولی پیدایی
ماییم که پیچیده شدیم آقا جان
تو ساده ترین مسئله ی دنیایی
----------------------
دل بر تب و تاب ندبه بستن کافیست
عهد تو چهل دفعه شکستن کافیست
باید که به قصدت آستین بالا زد
این بازی منتظر نشستن کافیست
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/1/12 در ساعت : 23:27:0
| تعداد مشاهده این شعر :
1167
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.