سلام بر استاد بزرگ خوش عمل با احترام به نظر جناب ابراهیم حاج محمدی یک در مصراع اخر نه تنها حشو نیست ، بلکه بر ملاحت و معنا ی مصراع می افزاید یک بر وحدت و تنها بودن دلالت می کند و ی در ریقو بر نکره بودن و ناشناس بودن . که اتفاقا هر دو در فضای طنز اعاده معنا و ملاحت می کنند ________________________________________________ درود بر عموصادق بزرگ و بزرگوار.از حضور مهرانگیز و حسن نظر بلندتان سپاسگزارم.
|
دیدم یک شاعر بلند ابرویی با عینک و چشم خسته ی کم سویی یاد آمدش از رفیق دیرین«گویا» با شعر آمد دوباره بر دلجویی درود استادخوش عمل لذّت بردم- دستمریزاد. ___________________ درودتان....بلندابرو را خوب اومدید...بلندابرو!!!!حداقل کمان ابرو می گفتید ؛ اگرچه ابروان ارادتمند مثل سیخک پای خروس است....
|
سلام و عرض ادب استاد خوش عمل عزيز درود بيكران بر شما بسيار زيبا و جذاب بود فيض برديم توفيقاتتان روزافزون و شاعرانه هايتان مستدام پيروز و سربلند و كامياب باشيد. _____________________________ درود بر شما...این دیدگاه را با دیدگاه قبلی مقایسه کنید تا ببینید اختلاف شدید طبایع و سلائق را.الله اکبر.
|
درود بر شما دیدم پیری نشسته پای کوهی با هیبت و ریش و شارب انبوهی گفتم گویا که " مرشد عباس " است او آتش نفسی خوش عملی نستوهی __________________________ درود بر شما..... ارادتمند گیسوان گشنی هم دارم که به سختی شانه از لای آن عبور می کند ؛ ولی در عکسهای حاضر مشهود نیست.بنابراین مصراع دوم اگر ابنطور باشد بهتر است: با ریش و سبیل و گیسوی انبوهی....
|
سلام بر استاد ارجمند و عزیز جناب خوش عمل خود را مستحق هیچ اظهار نظری در خصوص شعر حضرتعالی نمی دانم و علت آن هم روشن است، چیزی نمی دانم! همین می گویم که در شعر"خصوصا" شعر در عصر حاضر خوش تر از این طراوت "موجود در شعر حضرتعالی" نیست! سلامت و سربلند باشید ____________________ درود بر شما....درود.
|
درود قربان. ___________ سلامت باشید...
|
درود و سلام بر حضرت استاد و دوست بسیار عزیز رباعی زیبایی است . خصوصی : من فکر می کنم مصرع آخر حشو دارد به دلیل اینکه {یک} در همان { ریقویی} نهفته است و باصطلاح یاء وحدت در پایان { ریقو} افاده می کند { یک} را . بهتر است گفته شود : از ما قویی و دادمان ریقویی . __________________________________________ درود بر دوست ارجمندم استادسخن...این رباعی از جدیات نیست ؛ من باب انبساط خاطر است ، والا خودشما هم می دانید که ارادتمند در این موارد چقدر دقت دارم و رعایت کننده ام.این را شما به تاسی از «دید موسی یک شبانی را به راه» بدانید.دیگر اینکه به ذهن خودم هم رسیده بود عینا از «دادمان» استفاده کنم ؛ اما دیدم ملاحت «یک ریقویی» را ندارد...دیگر اینکه مته ی حضرت استادی به سلامت باد!
|
سلام بر استاد خوش عمل عزیز از طنز بداهه شما بسیار خوشم آمد ولی از آنجا که شما از زبان خودتان و " گویا " ان رباعی را سروده بودید در آن شکستگی نفس بسیار یافتم تا آنجا که به خودم برخورد و بدین گونه در سدد جبران بر آمدم . .... دیدم بازی نشسته بر بارویی گفتم "گویا " تو هم مرید اویی " گویا " گفتا بلی مرید اویم زان روز که بود مثل من تیهویی طنز و طراوتتان هماره برقرار. ______________________________________________ درود بر استاد نجوای عزیز و بزرگوار.مدتها از نوازش برادرانه و مشوقانه ی آن اسوه محروم و منضجر بودم.بحمدالله که دوران محرومیت به سرآمد.....و سپاسگزار از لطفی که به کمین دارید.
|
درودها بر شما ... ______________ ایضالک!
|
سلام استاد عزیز رباعی زیبایی بود با حال و هوای خاص خود سربلندی و عزت روز افزون تان را خواهانیم ___________________ درو بر شما و عمر و عزتتان زیاد.
|