ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



از زن نوشته اید، ولی زن نبوده اید!

از درد بی پناه ترین واژه تا "سکوت"
در گور زنده ماندن یک آسمان امید
عطر به باد رفته ی نابی به نام عشق
زیبایی هدر شده در شیشه ی اسید...

از زایمان و رنج بشر در ادامه اش
از وضع مهر مادری و معضل طلاق
قانون بی پدر شده و حکم پشت حکم...
"از زن نوشته اید ، ولی زن نبوده اید! "

ما طیف نا گسسته ای از نور و آتشیم
مثل شکاف خوردن کعبه به نام عشق
معراج در تولد یک تکه نور پاک
فریاد سرخ بر سر یک کاروان یزید

دنبال استقامت جان هایمان بگرد
در سینه ی سمیه و فریاد لا شریک
در چشم خیس مانده به راه  شقایق و
داغی که مانده بر دل یک مادر شهید

من هاجرم که قطره ی غمگین اشک هام
زمزم شد و چکید به صحرای خشک عشق
پیغمبر خدا نشدم گرچه قلب من
از یار آشنا سخن آشنا شنید!

خالی گذاشت در دلمان جای ویرگول
زیر نگاه خسته مان نقطه چین کشید
هستی قصیده بود و خدا با ظرافتش
زن را شبیه مصرعی از عشق آفرید

ما نسل بی تکلف ویس و منیژه ایم
مخلوطی از ملاحت شیرین لیلیان
ما گوهریم توی صدف جایمان خوشست
پنهان نبوده ایم ، که افشایمان کنید!

گاهی اگرچه می شکند شاخه هایمان
تو نا امید از جنم ریشه ها نباش
به اصل عشق جان بده بانوی آب ها!
باید از این درخت غزل های تازه چید!


ققنوس مادر همه ی واژه ها شد و
پایان او تولد یک نسل آتشین
باران گرفته بود و زنی دل شکسته داشت  
در شعر از شعور خودش درد می کشید

بی بی سمانه رضایی
تابستان 1391

کلمات کلیدی این مطلب :  زن ، بانو ، هاجر ، لیلی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/2/11 در ساعت : 23:58:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  2527


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سعید پسران رزّاق
1392/2/12 در ساعت : 1:38:39
زیبا بود موفق باشید.
شهاب نجف آبادی
1392/2/13 در ساعت : 10:58:37
برای دلتنگ ترین .....
سلام و سپاس
خیلی قشنگ برای یزد سروده بودید
یک ماه پیش بعد از 57 سال شوق دیدار یزد
سر انجام دو روز آمدم آنجا
زیبا تر از یزد نیافتم و ....با صفا تر از مردمش هم
لذا تا چشمم خورد به شعر زیبای شما
این رباعی ردیف شد کاریش هم نمی شد کرد:

در عـــــمر بهـــشت ندیدم چــــون یـــزد
مــن عاشــق در بـــست اهــورا مـــزدم
ای کاش هر آن کس که ز من می پرسید
می شد که بگویمــش - رفــیق ! از یزدم

موفق و سر بلند باشید
شهاب نجف آبادی
منتظر ديدارتان در :
1- www.najafabadi-shahab.blogfa.com
2- www.shahab33.mihanblog.com
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1392/2/12 در ساعت : 0:2:22
سلام بانو
بسيار زيبا بود
موفق باشيد
مرضیه عاطفی
1392/2/12 در ساعت : 2:7:46
سلام دوست خوبم
زیبا سروده اید شعر نگاهتان را

"گاهی اگرچه می شکند شاخه هایمان
تو نا امید از جنم ریشه ها نباش
به اصل عشق جان بده بانوی آب ها!
باید از این درخت غزل های تازه چید!

ققنوس مادر همه ی واژه ها شد و
پایان او تولد یک نسل آتشین
باران گرفته بود و زنی دل شکسته داشت
در شعر از شعور خودش درد می کشید"

شاعرانه باشی بانو!

مهشید رهبری
1392/2/13 در ساعت : 18:14:52
سلام بزرگوار
بسیار زیبا بود
تک تک ابیاتش رو دوست داشتم.
علی اصغر اقتداری
1392/2/12 در ساعت : 0:7:56
هستی قصیده بود وخدا با ظرا فتش
زن را شبیه مصرعی از عشق آفرید


ققنوس مادر همه ی واژه ها شدو
پایان او تولد یک نسل آتشین
باران گرفته بود وزنی دل شکسته ، داشت
در شعر ،از حضور حودش درد می کشید
شعر بسیار متین وفاخری بود که بیشتر ابیات آن را می توان به شاهد مثال آورد
مانا باشی
علی رضا آیت اللهی
1392/2/13 در ساعت : 9:7:56
سلام
(1)
گفته اند که « مرد » به عنوان منطق ، مذهب و پیامبر اولی العزم بنام نامی حضرت « آدم » ابو البشر خلق شد ؛ و زن به عنوان مجسٌمه ای از احساس یا « مصرعی از عشق » در « تکمیل » ؛ یا در « مقابل » ؟!!!
کلیما که نامزد هابیل بود ، دل قابیل را برد ، آتش به پا کرد و عملا" قابیل را واداشت تا هابیل را بکشد ؛ و قابیل شد سرسلسله اهریمنیان جهان ! ...البته از جنس مرد ...و کسی که لااقل زن نبوده است ...
و اینک آخرالزمان : « از زن نوشته اید ولی زن نبوده اید » ...
انصافا" شعری است بسیار بسیار زیبا، روان ، و دل انگیز و دلنشین ؛ اسطوره ای ؛ امٌا لابد خطاب به « مرد » ( و با تاکید در عنوان ) که ، اگر اشتباه نکرده باشم ، باید بنویسم :
شاعره ی محترم و شیرین سخن
سرکار خانم دکتر رضائی
چرا منادیگری انتزاع اجتماعی ( سگرگاسیون ) ؟! ... که می دانیم به چه ایسمی ختم می شود : ... ینیسم ... مخاطب سرکار عالی در این شعر اگر « مرد » نیست ، پس کیست ؟!
« از زن نوشته اید ولی زن نبوده اید »
از ساکنان این سرِ برزن نبوده اید ... ؟
(ادامه دارد )
نغمه مستشارنظامی
1392/2/12 در ساعت : 4:1:1
هستی قصیده بود و خدا با ظرافتش
زن را شبیه مصرعی از عشق آفرید

مثل همیشه زیباست حوری بهشتی یزد
پاینده باشی
سحر دگلی (آریایی)
1392/2/12 در ساعت : 1:10:55
هستی قصیده بود و خدا با ظرافتش
زن را شبیه مصرعی از عشق آفرید
.
.
.
.
باران گرفته بود و زنی دل شکسته داشت
در شعر از شعور خودش درد می کشید

سلام و درود و احترام بانو رضایی نازنین
ندارم جز آفرین و احسنتتان
هزاران درود
مبارک باد روزتان

قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
علی رضا آیت اللهی
1392/2/13 در ساعت : 9:8:34
(2)
زیباترین مصراعتان را می آورم :
« داغی که مانده بر دل یک مادر شهید »
و این « شهید » راه حق کیست ؟ آیا معمولا" یک « مرد » نیست ؟.
و در باره آنچه که در پی آن آمده است و البته قبل از هرچیز یک شعر است فقط می توانم بیاورم : نعوذ بالله ! .
و پس از آن نیز به اصطلاح از این باغ پر گل و ریحان وتماشائی « تازه تر از تازه تری می رسد » ؛ یا به سروده ی سرکار عالی :
« باید از این درخت غزل های تازه چید » .
اندکی جامعه شناسی و به خصوص مردم شناسی در ایران و فرانسه خوانده ام و از درد انبوه زن .... و ایرانی بی خبر نیستم ؛ دردی که مبحثش در کولتورالیسم است و نه در ناتورالیسم ؛ نه در فطرت مرد ( خدا رحمت کند شهید مطهری را ) ؛ امٌا شاعره ای فرهیخته و با بصیرت چون سرکار عالی به سوی ؟ ...
شعر و شعور برای شاختن و وصل کردن است یا برای سوختن و فصل کردن ؟ :
« ما برای وصل کردن آمدیم » ...
انشاء الله که بنده شعر را بد متوجٌه شده ام ؛ انشاء الله که از عوارض شناسنامه ای بنده است ... استوار و پایدار باشید انشاء الله .
رضا محمدصالحی
1392/2/14 در ساعت : 11:12:30
هستی قصیده بود و خدا با ظرافتش
زن را شبیه مصرعی از عشق آفرید

..
.
.
.
ققنوس مادر همه ی واژه ها شد و
پایان او تولد یک نسل آتشین

باران گرفته بود و زنی دل شکسته داشت
در شعر از شعور خودش درد می کشید

سلام بانو . پشت شعر زیبا و هنرمندانه ی شما تفکری ناب نهفته است . عالی
مصطفی پورکریمی
1392/2/13 در ساعت : 0:59:4
سلام خانم دکتر رضایی بزرگوار

ما طیف نا گسسته ای از نور و آتشیم
مثل شکاف خوردن کعبه به نام عشق
معراج در تولد یک تکه نور پاک
فریاد سرخ بر سر یک کاروان یزید

روزتان مبارک ، مشتاق دیدار .... کم پیدایید ؟؟؟ البته هر وقت هم تشریف می آورید با دست پر می آیید درود بر شما ....مثل همه ی آثار باارزشتان بسیار زیبا و خواندنی بود
سید حسن رستگار
1392/2/14 در ساعت : 10:41:51
سلام خانم رضایی

مرحبا به این ذوق شاعرانه و فکر بلند

بر قرار و بر مدار
یا علی
بازدید امروز : 10,930 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,969,530
logo-samandehi