سلام استادمهربان. شعراستادانه ات راسه بارخواندم ولذت بردم.دست مریزاد. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود بر استاد ارجمند و عزیز.بث الشکوایی است دیگر...از لطفتان ممنونم.
|
سلام جناب استاد خوش عمل عزیز. انشاالله که بهارتان سرشار از گل و غزل عاشقانه باد ... استادانه ولی دلگیر بود. **************************************** استاد مهرپرور.دل مهربان شما خالی از ملال باد.
|
سلام و درود جناب استاد خوش عمل آنک منم بی عشق و نا مفهوم و ناهنجار همچون نفس های زمستان سرد و جان آزار مشئوم و وحشت آفرین سرد و ملال انگیز چون مرده های خفته در تابوت ها چون مار پیچیده نعشی در پلاسی تیره چرک آکین مغلوب مردی بی تحرک ایستا ناچار از «عنکبوت »-در پگاه ترنم ... پس در پگاه ترنم انقدرها هم که شکسته نفسی می فرمایید ضعیف نبوده است شعر خوب و ماندگاری است اثر تازه ی شما در جرگه ی اولئک کالانعام دل داده ی هماره ی بلهمهاش! ....دست مریزاد والتماس دعا . ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود.از حسن ظن و نظر آن یار قدیمی و صمیمی بی نهایت سپاسگزارم.غزلی دیگر هم دراین مایه ها دارم که بیتیش چنین است: ای بهار شادی آور از من دیوانه بگذر وی خزان همزاد بامن هرچه داری دوست دارم....
|
سلام بر استاد محترم بسيار زيبا واستادانه...... ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درودتان...و سپاس بیکران.
|
سلام استاد خوش عمل بزرگوارم...خواندم و آموختم... زنده باشید. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء محمد شَکَری فرد یا که شُکری فرد ؟ خدات در همه حال از بلا نگه دارد...
|
خیلی زیبا و پر سوز. عالی است عالی. کلاس آموزشی مجانی برای افراد کم مایه ای مثل این حقیره. نبینیمتان غمگین استاد ارجمند! شما تاج سر مایید، عزیز دلید. مگر کسی که اشعار شیرین و شیوایش بوی بهار را حتی در زمستان احساس و محبت همه جا می پراکند می تواند بهاری فکر نکند و نزید؟ مگر امثال ما که هر روز در خیابانهای پر دود و شهوت پرسه می زنیم چیزی از ذات رستاخیزی بهار می فهمیم؟ دعا می کنیم با همه وجود برای شما و سلامتی و سرفرازیتان را از ذات لایزال الهی خواهانیم. و ... با چه رویی کم توجهی و بی دردی خودمان نسبت به بزرگی چون شما را توجیه کنیم؟ کاش مصرع اول بیت یازدهم را تغییر می دادید؟ ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود بر استاد مهرپرور بهاری دل بهاراندیش.از حسن توجه و نظربلندتان سپاسگزارم....واما آن مصراع گویای واقعیتی تلخ برای من است.افلیج کسی است که توان راه رفتن ندارد و من چنینم.مدتی است که حتی عباداتم را نشسته انجام می دهم ولی بحمدالله روحیه ام بسیار خوب است مگر وقتی که بشدت درتنگناها قرار گیرد و عصیان کنم!
|
دلمون گرفت استاد/نکن از اینکارا اخوی با مرام. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء خدا نکند....
|
عالیه استاد. ءءءءءءءءءءءء از لطفتان ممنونم.
|
از بخت بد فقـــــط بُوَدم یــــــک زن مرد عرب خوش است به خانمهاش بیچـــــــاره مرد تک زنه ای چون من یا رب کجا بَرَد تتظلّمهاش ! عند اللزوم واهمه باید داشـــــــت هر چند از زنی که تبسّـــــم هاش مانند نیشــــخنــــد عفاریت است یا چون گلـــوله ایست تهجّم هاش با لنگه کفش می زندم بر سر مانده ست بر سرم تتورّمهاش ! الغَوثُ یَا غِیاثُ و مَــــــــلاذی ، لا یُوجَد مَفَرُّ مِـــن تَتَوَهُـــــم ! هاش مفعول فاعــــــلات مفاعیــــــلن این است ریتم خوردن باطومهاش درود استاد عزیز جناب خوش عمل . طبع ما را هم شکوفا کردید با این سروده ی فاخر و دلنشین . بهره بردم . شاداب باشید همچون بهاری که در پیش است . ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء طیب الله انفاسکم...
|
سلام.ثانیه هاتان زلال.چقدر اعتراض در این شعر بود.! هرچند همین اعتراض ها باعث شده بود تا زیبایی بهار در هر بیت در کناردیگر واژه های معترض بهتر به چشم بیاید.موفق باشید. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود بر شما عزیز مهرپرور.نمی خواهم بگویم «باید جای من باشی» که می گویم:خدا نکند جای من باشی تا با همه ی سلولهای بدنت دریابی که از پا در آمدن و خانه نشین شدن از رویکرد اقسام بیماری که حتی نتوانی چند قدم تا در حیاط بیایی -چه رسد که بخواهی به گلگشت و تفرج بروی -آن هم در آستانه ی نوشدن همه چیز چقدر دردناک و دل پکان است.اگر دست توانایی در نقد داشتم این اثر را از دیدگاه روانشناختی به نقد وبررسی می نشستم آن هم نه به این دلیل که شعر در اوج است-که نیست-بل به خاطرشناخت شاعر از فحوای اثرش که در کار ناقدان و منتقدان گشودن چنین دریچه هایی کم به چشم می خورد....شما و دوستان جوان و جوانترم در این روزهای پایانی سال سرسبز و شادمان باشید.من هم در جوانی هایم کم بهارمستی نکرده ام و امروز مصداق این بیتم که: کفاره ی شراب خوریهای بی حساب هشیار درمیانه ی مستان نشستن است....
|
سلام حضرت استاد خوش عمل گرامی روی «خوشم آمد» کلیک کردم اما واقع اش اصلاً هم خوشم نیامد: نمی دانم از معجزات شعر و شاعری است یا از انتزاعی شدن یا دست کم توقع انتزاعی بودن و دور بودن شعر از زندگی است؛ که شاعری از دغدغه ها و آشوب هایش می سراید و خواننده «لذت» می برد!... برایتان بهترین ها را آرزومندم مستدام باشید. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء ای دوست خبر نداری از غمهایم در هر بیتی تمام قد پیدایم تو صحبت انتزاع می فرمایی؟ من منتزع از جهان و مافیهایم......
|
سلام و عرض ادب خدمت استاد خوش عمل عزیز و ارجمند ، دست مریزاد و برقرار باشید: اگر چه شعر فراگفت ِ حال عادی نیست بهار و گویشی از ابن زبان ، زیادی نیست؟ غلو به جای خودش ، در بلاغت شیرین هزینه مندی این شعر اقتصادی نیست ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء به عزّتِ شرفِ لااله الاالله درود بر تو و دور از وجود بیماری اگر به روز من افتی خدا نکرده شبی به چارفصل دهی فحش چارواداری....
|