ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من و سهراب و تنهائی- 3

من و سهراب سپهری - 3
در جهان شعر و ادب ، کاربرد حتی محدود واژه ی « من » پسندیده نیست ؛ و کاربرد تعدادی قابل توجه از آن را در یک شعر ناشی از خود بزرگ بینی ، خود خواهی و خودمحوری نویسنده یا شاعر می دانند . در ایران ، ما کلمه ی « من » را زیاد ، و گاه بسیار زیاد ، بکار می بریم ؛ و در برخی از مناطق چون یزد ، اصفهان ، قم و به خصوص کاشان ؟ بیش از همه جا . از جمله به نظر می رسد سهراب سپهری ، شاعر کاشانی ، زیاد یا در واقع به صورت چشمگیری در اشعارش از کلمه ی « من » استفاده می کند ؛ و « ما » که نشانه ی جامعه ، انسجام اجتماعی ، و وحدت است چندان در قاموس وی نمی گنجد .
در ظاهر امر ، سهراب خودش را منتزع از جامعه و « تنها » می خواهد . در زندگی واقعی خود به « تنهائی » عشق می ورزیده است ؛ و حتی گفته می شد که این بخش از یک شعر را شخصا" برای حکٌ بر روی سنگ قبرش برگزیده بود :
به سراغ من اگر می آئید
نرم و آهسته بیائید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهائی من
کار ما در اینجا نقد علمی ، یا به اصطلاح آکادمیک ( دانشگاهی ) نیست (1) ؛ امٌا از یکی از فنون نقد علمی کمک می گیریم : شمردن واژه های هدف در یک شعر یا نوشته (2) .
سه -چهار مصراعی که آوردیم در انتهای شعر کوتاه « واحه ای در لحظه » سهراب آمده است ؛ و فقط همین یک شعر نیست . در برخی از اشعار سهراب ، تقریبا" به تعداد مصراع ها « من » یا « م » جانشین من وجود دارد ؛ و این امر ، به ویژه در « نقد آکادمیک شعر » معنی دار است . در نقد آکادمیک یا دانشگاهی ، نخستین کار ، شمارش همین واژه ها است تا ببینند هدف شاعر از سرودن این شعر ( که شاید از این راه  به طریق علمی شناخته شود (3) بیشتر چه بوده است ؟ . حال اصل شعر را بخوانیم :
واحه ای در لحظه
به سراغ من اگر می آئید
پشت هیچستانم .
پشت هیچستان جائی است .
پشت هیچستان رگ های هوا ، پر قاصدهائی است
که خبر می آرند از گل واشده ی دورترین بوته خاک .
روی شن ها هم ، نقش های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپٌه معراج شقایق رفتند .
پشت هیچستان  چتر خواهش باز است ؛
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود؛
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهائی ، سایه نارونی تا ابدیٌت جاری است.
 
به سراغ من اگر می آئید ،
نرم و آهسته بیائید ، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهائی من .
« من » گفتن اصولا" ، و عموما" در ادبیٌات  پسندیده نیست . با این وجود بستگی دارد به این که شاعر از کدام « من » می گوید ؟
- « من » به عنوان خود را محور هستی پنداشتن ؟
- « من » را به عنوان نمونه ای از انسان در جهان هستی دانستن ؛ محض شکوه و شکایت از وضع موجود
- « من » حاصل از موقعیٌت تقریبا" اجتناب ناپذیر یک نقٌاش در جامعه ؟
- « من » به عنوان بیان شاعر یا نویسنده  در ایفای نقش خود در جامعه
- « من » به عنوان نمونه ای از مظلومیٌت و « مظلوم نمائی » ( که در برخی از کشورها بیداد می کند ! ).
شاعری که تکنیک کریتیک آکادمیک ، یا فنٌ نقد دانشگاهی و علمی را فراگیرد می تواند نه تنها به نقد نوشته ها یا شعرهای خود بنشیند ؛ بلکه ؛ بی گمان ، می تواند به خود شناسی و تصحیح و تکمیل شخصیٌت ادبی خود برسد ....
( چون تجربه ثابت کرد که چنین نوشته هائی در حوصله اکثرهمکاران عزیز و ارجمند نیست بخش بعدی آن را در پیشخوان سایت ، که معتقدیم میبایست در اختیار پر بیننده ترین شعرها و نوشته ها قرار گیرد ، نمی آوریم )
(1) چون این روزها کارهای علمی و دانشگاهی در مواردی مخالفان قابل توجٌهی یا فته است که برخورد آنان بر علیه سلامت و به ویژه « سعادت » ما می باشد  ! ...
(2) و چون نقد دانشگاهی یک رشته علمی محسوب می شود و دارای قواعد و ضوابط خاصٌ خود است یک ناقد می تواند نقد ناقدی دیگر را به نقد بنشیند ؛ امٌا « نقد تفسیری » تقریبا" تنها به معنی اظهار نظر است ؛ و هیچکس حق نقد نظر دیگری را ندارد .
(3) ای کاش همه ی ما یکبار دیگر کتاب « فلسفه علمی » فلیسین شاله را بخوانیم تا بدانیم اصولا" علم چیست ؟ و مطالعه کدام است ؟ و هنر و ادبیٌات و.... تا برسد به نقد آنها .
کلمات کلیدی این مطلب :  سهراب ، نقد دانشگاهی ، من ، تنهائی ، اجتماعگریزی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/16 در ساعت : 23:35:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  1546


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمید وثیق زاده انصاری
1391/7/17 در ساعت : 21:42:37
سلام استاد
تأكيد بر من در شعر از قديم مورد مذمت شعراي عارف بوده است. البته گاهي هم بعضي از شعراي حتي يزرگ در اشعارشان به علاوه از من مستتر استفاده مي كنند بدون اين كه حتي صريحاً اين كلمه را به كار برند. مثلاً به ياد دارم شاعر يزرگي به تعداد هجاهاي نام و نام خانوادگيش در يك شعرِ خيلي خوب اشاره مي كرد و بايد كلي با خودمان كلنجار مي رفتيم كه دريابيم او دارد به خويش اشاره مي كند
پايدار باشيد
مجتبی اصغری فرزقی
1391/7/17 در ساعت : 8:9:49
سلام استاد



مطلب خوبي بود مخصوصا از نگاه جامعه شناسي نيز به آن انداخته بوديد و فرق بين من و ما





در پناه حق باشيد استاد گرامي





http://mo1351.blogfa.com/

*

سلام به شاعر ارجمند و حقیقتا" با بصیرت .
کمتر کسی چون جناب عالی در این ایٌام متوجٌه نقش اساسی جامعه شناسی در نقد ادبی شده است ؛ و در واقع این فراست را بندرت داشته اند .با تشکر بسیار .
سید علی اصغر موسوی
1391/7/17 در ساعت : 18:26:5
سلام استاد آیت اللهی عزیز
نخست :سپاسگزارم از حضورتان در دفتر شعرم
بعد: خوشحالم که با ادیب و پژوهنده ای چون شما آشنا می شوم
همچنین : اگر مطالب پژوهشی تان را در وبلاگ" انجمن پژوهشگران ادبیات دینی "- با نام مبارکتان - استفاده کردم ؛ رخصت بدهید.
گرچه فرصت اشتراک مساعی ندارم، اما مطالب فوق را در مجال مقتضی خواهم خواند.
قلمتان توانا و وسعت اندیشه تان بی کران باد.
یا حق

*

سلام به شاعر گرامی
باتشکر بسیار ؛
حضور بنده در تمام دفترهای شعر ( که به ندرت هم یادداشت می گذارم )نه از روی کنجکاوی بلکه از روی نوعی احساس وظیفه و حتی ادای دین به فرهنگ و ادب این مردم است ... و آنچه می نویسم نیز محضا" لله در راه مردمانی مومن که بنابراین اگر بیت المال نشود لااقل اموال الناس است . قابل جناب عالی و امثال جناب عالی را ندارد . علی یارتان ، و حق نگهدارتان باد .
علی میرزائی
1391/7/16 در ساعت : 23:50:24
سلام استاد نازنین
جانا سخن از زبان ما می گویی
دانا که هستید گویا و نویسا باشید
درود بر شما

*

سلام به شاعر ارجمند و دوست گرامی
چه بگویم از الطاف بی
پایان شما که زبان بنده از تشکرش قاصر است . خجالتم می دهید . بنده حقیر کوچکتر از این صفات هستم . ممنون و متشکر .
دکتر آرزو صفایی
1391/7/17 در ساعت : 14:46:6
درود بر شما استاد گرامی
فن بیان شما و دانشتان هر خواننده ای را مجذوب میکند
بسیار آموختم
دست مریزاد و پاینده باشید

*

سلام به شاعره ارجمند و گرامی سرکارخانم دکتر صفائی
حاشیه روی ها هرگز در حدٌ متن نیستند و آنهم متن متین که شعرهای بسیار زیبا و پرمحتوای سرکار عالی اند . عزٌت عالی زیاد و زیادتر انشاء الله .
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/7/19 در ساعت : 8:36:25
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم.
مثل همیشه استفاده کردیم..اموختیم...
ببخشید که دیر سر کلاس درستون خدمت رسیدم.
یاعلی

*
سلام
علی یارتان
بسیار ممنون .
بنده درس نمی دهم . درس پس می دهم .
جناب عالی لطف دارید .
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/7/17 در ساعت : 10:31:7
درود بر استاد بزرگوار آقاي دكتر آيت الاهي عزيزوگرانقدر

ازسلسله بحث ها ونقد هاي سازنده وهمه سو نگر شمابهره مي بريم

به سهم خود«ضرب در صد»تشكّر مينمايم وسلامتي وسعادت وسربلندي شما را ازهستي بخش مهربان آرزومندم.

*

سلام به شاعر ارجمند ساکن دیار عرفان
آنچه مصدع می شوم « از سر بازنشستگی است » ولاغیر . قابل بزرگانی چون جناب عالی راندارد .
در عالم پزشکی و ادبیٌات بودید حال ما را ( با « ضرب در صد » ) در ریاضیٌات هم شرمنده خود فرمودید . بسیار بسیار ممنون و متشکر .
حمیدرضا اقبالدوست
1391/7/18 در ساعت : 22:28:57
شاد باشید استاد ./ممنون

*
سلام و با تشکر بسیار
هستی ثنایی
1391/7/17 در ساعت : 9:28:12
سلام بر استاد گرامی
مطالب من و سهراب و تنهایی ، آفرینش شعر ، رسالت شعر ، فن شعر ، شاعر ، احساسات درونی و بیرونی سراینده منظومه و بسیار ارزنده تر شناخت سرایندگان شعر که چگونه نقش آفرینی می کنند و در خدمت چه موضوعاتی در محیط زندگی شخصی و اجتماعی هستند بسیار مهم و ارزشمند از زبان قلم جنابعالی گذشتند و درس های بزرگی خواهند بود.....ارادتمند ...حشمت اله حیاتی....17/7/91

*

سلام به شاعر ارجمند ، گرامی ، فاضل و در دقٌت نظر ، کامل .
همین خواندن های دقیق و استادانه و اظهار نظرهای خردمندانه است که مرا به نوشتن مجدد وامی دارد .
بسیار بسیار ممنون از لطف جناب عالی .
پاینده باشید انشاء الله .
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/7/18 در ساعت : 8:41:13
سلام و عرض ارادت خدمت استاد آیت اللهی عزیز ،
خوش درخشیده اید در " من و سهراب سپهری " قلمتان جوهر افشان
........
ز کاشان گفتی و کردی کبابم
من از ته مانده ی آن آفتابم
اگر من گفته ام ، منظور " من" نیست
من این جا شعله ای در پیچ و تابم
زمانی " من " بیفتد از زبانم
که یا خاموش یا سرگرم خوابم
وگر نه ترک عادت کار من نیست
خرابم من ، خرابم من خرابم

*

سلام به استاد بسیار عزیز و ارجمند خودم!
بسیار بسیار شیوا سروده اید و لذٌت بردم .
ملاحظه می فرمائید که نوشتم « خودم » و ننوشتم « من » !
چرا که شاعر والائی چون جناب عالی به همه مردم ایران و پارسی زبانان جهان تعلق دارد و نه به یکنفر ...
... والٌا بنده هم اصالتا" یزدی هستم و کاشان را که یکسال در آن زندگی کرده به شدٌت نمک گیر مردمش شده ام پس از تهران و یزد ، و در تراز مشهد ، سوٌمین شهر خودم می دانم ....
... و مخلص تمام کاشانی های اصیل و مهربان ؛ به ویژه شاعر گرانمایه ای چون جناب عالی .
بازدید امروز : 47,194 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,005,794
logo-samandehi