ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



با تو چهل شب را سحر کردم
بسم رب الحسین

ای کاش می شد من هم این شب ها
در گوشه ای دنج از حرم باشم
یا نوحه ای پرشور باشم ، یا
ترکیب بند محتشم باشم
می شد شبیه پرچم سرخی
بر روی بیرق ها رها بودم
در دسته های سینه زن...گاهی
در هیئت زنجیر ها بودم
می شد که تا مرز شلمچه رفت
می شد که زد دل را به جاده رفت
می شد شبیه خیل مشتاقان
تا کربلا پای پیاده رفت
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
هر وقت یاد زینب افتادم
خون گریه ها را بیشتر کردم
هر وقت یاد زینب افتادیم
معجر دوباره یادمان آمد
از خیزران، از شام، از غربت
از گوشواره یادمان آمد
می خوانم از چشم عزاداران
مقتل به مقتل از لهوفت را
تا دین جدت را بفهمم، باز،
می خوانم امشب "یا سیوف..." َت را
حال خوشی دارم اگر چه اشک
در سطرسطر شعر من جاریست
این چشم و روی خیس در عالم
تنها مسیر آبرو داری ست
سعید تاج محمدی
-------------
http://meysammotiee.ir/post/716
این شعر با صدای حاج میثم مطیعی روضه ی شب اربعین 93
کلمات کلیدی این مطلب :  اربعین ، سعید تاج محمدی ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/8/30 در ساعت : 19:58:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  651


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  ژاله سحر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بسیار زیبا و دستداشتنی...
نام ارسال کننده :  ژاله سحر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بسیار زیبا و دستداشتنی...
نام ارسال کننده :  ژاله سحر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بسیار زیبا و دستداشتنی...
نام ارسال کننده :  ژاله سحر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بسیار زیبا و دستداشتنی...
محمدمهدی عبدالهی
1394/8/30 در ساعت : 20:50:12
سلام و عرض ادب برادر بزرگوارم
درود بر شما
صمد ذیفر
1394/9/3 در ساعت : 10:11:1
سلام
درودتان جناب تاج محمدی عزیز
مأجور باشید ان شاء الله
محمدرضا جعفری
1394/8/30 در ساعت : 21:39:48
درود..................بسیار زیباست
می شد که تا مرز شلمچه رفت
می شد که زد دل را به جاده رفت
می شد شبیه خیل مشتاقان
تا کربلا پای پیاده رفت
جابر ترمک
1394/9/4 در ساعت : 13:55:5
خوانم امشب "یا سیوف..." َت را
حال خوشی دارم اگر چه اشک
در سطرسطر شعر من جاریست
این چشم و روی خیس در عالم
تنها مسیر آبرو داری ست
بازدید امروز : 26,552 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,190,863
logo-samandehi