ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود
۞ :: سروده‌ای از رضا اسماعیلی؛ تو ارتفاع شهادت، «مُطهری» بودی
۞ :: اختصاصی : هفتادو هشتمین جلسه انجمن ادبی بیدل دهلوی در تاریخ 29 فروردین 1399 به نام "شب سعدی"
۞ :: «دکتر حسن انوشه» سرپرست گروه نویسندگان دانشنامه ادب فارسی درگذشت



نثر روز

بهار، خیس و رنگی می‌زند به پنجره و من که خسته‌ی‌ سرمازده‌، طوفانی را پشت سر گذاشته‌ام به انتظار تو می‌نشینم که برگ بدهی که گل بدهی که به بار بنشینی

تو می‌توانی وطنم باشی رسیده از گرد راه، خاکی و غربتی. می‌توانی سختی راهی باشی که طی کرده ام سال‌های سال بی تو.

تو می‌توانی اندوه تمام شده‌ی‌ سفری دراز باشی که هرگز به مقصد نرسید، اما رنگ خاطره‌اش را هرسال روحم گردگیری می‌کند.

تو می‌توانی داستانی نیمه تمام باشی که دارد به انتهای خودش می‌رسد پرطپش و به وصل رسیده.

در جلگه های عشق قدم می‌زنم و می‌رسم به تحویل سال. به‌ یا محول و تحویل می‌دهم تمام کوچکی‌ام را و بزرگ می‌شوم کنار نام بلند تو که رودخانه است و جریان دارد.

می‌رسم به راهی که از هر بیراهه‌ای عاشق‌تر است. می‌رسم به مقلب‌القلوب که قلبم را سرزمین مادری‌اش کرده است.

قسم می‌خورم که شام‌ها و روزها در گردش بی‌بدیل و تکرارناپذیرشان تکرار بندگی‌اند که فصل‌ها و روزهای واپسین دیدارهای آتشین را به سیمرغ می‌رسانند.

تحویل می‌شوم همراه سالی که تحویل می‌دهد سردی سرد جدایی را به گرمای دیدار.

تحویل می‌شوم به خورشید به شعاع‌های تابش فرداهای دیر اما آمدنی. تحویل می‌شوم به حضرت عشق. به عشق که حول حالنا الی احسن الحالمان باشد.


تاریخ ارسال :   1396/12/27 در ساعت : 14:43:44       تعداد مشاهده : 496



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 16,042 | بازدید دیروز : 25,419 | بازدید کل : 122,111,449
logo-samandehi