باسلام و عرض ادب و احترام خدمت شما بزرگواری که مسئول ستون هستید و هم دیگر عزیزانی واساتیدی که به شاگردیشان افتخار می کنم که زیر این شعر ارزشمند
را امضا تایید زده اند و هم جناب استاد ذکاوت عزیز
که از سرامدان علم وادب و عروض می باشند.
اما یادی بکنیم از استاد اقتداری که در نقدی
فر مودند «بنده در علم عروض ترازوی دیجیتالم»... بنده عرض کردم:
گاهی دیجیتال هم ویروسی می شه.... روحش شاد.
به هر حال بنده اینگونه احساس کردم
برای اموختن بنده وبرای بیرون رفت ازاین گره و لغزشی که بنده در این سروده احساس می کنم
در بعضی مصرع ها که هجاهارا همگون و متقارن نمی بینم از چیست چون بنده هر گز سروده های خودم را تقطیع نمی کنم مگر اینکه دوستی اشکال کند
وسروده هایی را که می خوانم اگر در خوانش
احساس کردم گیر دارد سعی می کنم بر رسی کنم
که در این سروده حس می کنم وحتی در تقطیع.
کسی نیستم که فخر فروشی کنم ویا خود نمایی داشته باشم . بنده از هر نظر از تمام عزیزان و سرورا نم پایین ترم اما اینگونه صحیح نیست که به صرف اینکه سروده از عزیز بزرگوای می باشد ونقاد کوچکی مثل بنده نقد نادیده گرفته شود وپاسخ علمی داده نشود شاید من در اشتباه باشم که حتما اینگونه می باشد توجه بفرمایید در تقطیع
مصرع ها را چگونه می باشد





رن/گو/وا/رن// گ/ع/جب/نق//شو/ ن/گا/ری// دا/رد

فا/ع/لا/تن/ فا/ع/لا/تن// فا/ع/لا/تن/ ف/ عل

چهارده هجا



بی/گ/مان/آ// م/ده/با/زز// سو/ی/تو/ور//نه/ع/زیز

فا/ع/لا/تن// فا/ع/لا/تن/ فا/ع/لا/تن// ف/ع/لن

پانزده هجا


ماه ازاین جا گذر گاه گداری دارد

ماه/ا/زین/جا// گ/ذر/گاه/گو// دا/ری/ دا/رد

فا/ع/لا/ تن// فا/ ع/لا/تن// فا/ع/لا/.تن/


دوازده هجا


عذر خواهم هر چه دوست پسندد زیباست سر بلند باشید.
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
با درود....روش تقطیع آنگونه نیست که پنداشته اید.....من در این شعر کمترین لغزش وزنی نمی بینم.امیدوارم استاد ذکاوت و دیگران قدم به عرصه گذارندو جوابگوی جناب عالی باشند.

سلام بر جناب خادمیان و عرض ادب به همه ی دوستان و مسئول صفحه نقد

1. وزن سروده هست : فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) که آوردن فاعلاتن در رکن اول به جای فعلاتن از اختیارات شاعری است و جناب خادمیان فاعلاتن را لحاظ کرده اند

2. در تقطیع مصرع های مورد اشاره لغزش وزنی مشاهده نمی شود : از این قرار

-بی گمان امده باز از سوی تو ورنه عزیز { بی / گ / مان / آ / م / د / با/ زز/ سو/ ی / ت/ ور / ن/ عزیز} فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن از دیگر اختیارات شاعری آوردن یا نیاوردن هجا یا هجاهای بیشتر در آخر مصرع هست

- تابتازد به خزان هی زده بر اسب کهر { تا / ب/ تا / زد / ب /خ / زان / هی / ز/ د / بر / اس /ب / ک/هر}

- شب من دور از او راه دراز اما باز{ ش/ ب/ من / دو/ر/ ا / زو / را / ه / د / را/ زَ / ما / باز } آوردن يک هجاي بلند در مقابل دو هجاي کوتاه هم از اختیارات شاعری است

- غرق پستی و پلشتی است رگ و ریشه او { غر/ ق/ پس/تی/ و /پ/ لش /تیس/ت / ر/ گگ/ ری / ش / ی / او }

فا ع لا تن ف ع لا تن ف ع لا تن
"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
*مسئول ستون نقد و تقطیع سنتی انجمنی:

بی گمان آ/فعلاتن/مده باز از/فعلاتن/سوی تو ور/فعلاتن/نه عزیز/فعلن
تا بتازد/فعلاتن/به خزان هی/فعلاتن/زده بر اس/فعلاتن/ب کهر/فعلن
شب من دو/فعلاتن/ر از او را/فعلاتن/ه دراز ا/فعلاتن/ما باز /فعلن
غرق پستی/فعلاتن/وپلشتیس/فعلاتن/ت رگ و ری/فعلاتن/شه او/فعلن.

سلام و عرض ادب و ارادت و احترام جناب محمد صالحی عزیز.
متشکرم که زحمت اصلاح این نقد را کشیدیدو وقت گذاشتید
تااینجای کار پذیرفته شد
هر چند به کار بردن اختیارات شاعری هم هنر نیست
ضعف سروده می باشد که شاعر برای بکار نبردن اختیارات باید بکوشد
اما در همین بحر مورد نظر لطف فر موده
این مصرع را هم تقطیع فرمایید

ماه از این جا گذر گاه گداری دارد

سپاس بی پایان همچنین عذر خواهم از جناب
استاد ذکاوت عزیز که مورد نقدشان قرار دادم
سر بلند باشید وپایدار.
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
مسئول ستون نقد:

ماه از این جا / فعلاتن
گذرِ گا / فعلاتن
ه گداری /فعلاتن
دارد / فعلن

با سلام و عرض ادب سپاسگزارم از تمام دوستان
اما به هر حال یا وزن شعر درست یا غلط

یا نقد نقاد به جا یا نه بجا

بنده معتقدم که دیگران پیش از این که صاحب اثر از اثردفاع کرده باشد ونظرش را ابراز داشته باشد نباید علم دفاع بر دارندو به نام اختیارات شاعری یا به طریقی دیگر در پی پر کردن چاله چوله های ایجاد شده برآیند
چرا که این دفا عیات اثر را به کمال نمی رساند بلکه بر صاحب اثر و مخاطبین ضربه می زند
قرار نیست تمام لغزش هارا با پرانتز اختیارات شاعری تبدیل به هنر کنیم که من نوعی هم تشویق شوم که از اختیارات شاعری استفاده کنم.
چرا که شعر ارزشمند و قابل ستایش است که کمتر از این مقوله استفاده کرده باشد و دیگر اینکه
اختیارات شاعری جایی قابل قبول است که بیت یا مصرع انچان زیبا و دارای مفهوم ارزشمند باشد که این ضعف را بپوشاند
نه اینکه یک غزل بیشتر مصاریعش الوده به اختیارا ت باشد در این گونه اثر ها بشتر باید شاعر به چالش کشیده شود تا از خودش دفاع کند نه اینکه نقاد را به چالش بکشیم طوری که دیگر کسی جرئت ابراز نظر و دیدگاه نداشته باشد
به هر حال بنده کمترین جسارت کردم تا روح نقد و نقادی زنده باشد و سیال سربلند باشید و پایدار.

""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
استاد ذکاوت در این اثر از اختیارات شاعری استفاده نکرده است ؛ چون لزومی نداشته است.در این اثر مشعشع به اندازه ی یک سر سوزن هم لغزش وزنی و اشکال عروضی دیده نمی شود.از صاحب فرهیخته ی اثر خواهان ورود به بحثم.

درودی دیگر

استفاده از اختیارات شاعری به هیچ وجه به معنی ضعف نیست بلکه عین قوت و نشانگر تلسط شاعر به موسیقی شعر و رعایت عروض است اینکه در رکن اول شاعر می تواند به جای فعلاتن فاعلاتن بیاورد یک قاعده است نه یک استثناء و در اشعار بزرگان هم دیده می شود .
جناب خادمیان عزیز این شعر حتی بدون تقطیع و با حس موسیقایی هم کوجکترین لغزش وزنی ندارد و نمی دانم اصرار شما بر چیست به این بیت ها از سعدی توجه کنید :

تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

و حالا این بیت :

چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را

در اولی مصرع اول رکن اول فاعلاتن آمده و در دومی فعلاتن.

باسلام و عرض ادب و احترام.
پس از نقد اولیه در تماسی که بااستاد حاج محمدی گرفتم توضیحاتشان واقفم کرد که مشکل از خوانش من بوده است.
بر آن شدم حالا که اشتباها روی مین رفته ام وارد ستون نقد شوم و بحث را ادامه دهم تا بازار نقادی و نظر دهی داغ شود ؛ تا از نقطه نظرها و اطلاعات دوستان هم بنده و هم دیگر دوستان بهرمند شوند.
در اینگونه بحث ها گیرایی اثر گذاریها بیشتر است و شخصیت های اخلاقی و هنری بیشتر شناخته می شود. سپاسگزارم از شما دوستان که در این نقد ورود کردید و متین و مهربانانه آنگونه که سزاور اخلاق و ادب است بر خورد کردید.اگر جناب حاج محمدی ورود نکرده بود قصد داشتم این مقوله را به دارازا بکشانم تا دیگر عزیزان هم ورود کنند و به گرمی این بازار بیا فزایند مخصوصادوست داشتم صاحب اثر جناب استاد ذکاوت ورود کنند واز اثرشان دفاع نمایند ؛ گر چه ورود نکردنشان به نوعی نشانه ی وارستگی و بزرگ منشی ایشان است.
در پایان از تمام دوستا ن عزیز عذر می خواهم که این حقیر را در این ابراز دیدگاه نا بجا تحمل کردند. بخصوص از جناب استاد خوش عمل و بعد سرور گرامی جناب اقای محمد صالحی ؛ ایضآ دوست عزیز دیگر جناب هادی قربا نی( ارغوان) وهم خصوصا از استاد حاج محمدی که از هر نظر ـ توانمندی علمی و اخلاقی و جنبه های انسانی ـ باورشان دارم ....بیش از همه از جناب استاد ذکاوت که اثرشان مورد نقدی چنین قرار گرفت و از خود دفاع نکردند عذر می خواهم....و
ختم کلام این که همگی به مهر پایدار باشید.