سلام به شاعر محترم و منتقدان عزیز
بنده هنوز نمی دانم صفت زیبایی, زمانی که در مورد یک اثر هنری به کار می رود,چه کارکردی دارد.
آیا به نوعی, ازسر باز نمودن است؛ یا مقدمه ای برای ورود مودبانه به حیطهٔ نقد, یا تمهیدی برای اشاره ای نارسا و مبهم به کاربرد کلمات پیشنهادی و جایگزین نمودن سلیقه ای ویژه, و یا مصلحتی را تجویز نمودن.
با صداقت می نویسم :
۱. بیت پنجم برای من به کلی مبهم بود و نا آشنا, وجه تمثیل یا تسمیه اش را نفهمیدم
۲. اتمسفر به کسر " ف " نوشته و خوانده و گفته می شود, مگر استثناء قائل بشویم.
۳.دمخور , به گویش تهرانی همدم است و سرهم نوشته می شود و دم خور نداریم, مگر مراد خون خوار هم باشد
۴. " ما " و " من " هر دو راوی هستند و ابراز وجود می کنند, ما دربیت نخست و من در بیت دوم و مقطع.
۵.در بند دوم بیتِ مطلع " با ما " حشو است و فقط برای پرکردن وزن مفید است, چرا که شاعر عقیده دارد " عشق, دمخوری بی فایده ست " و این به تنهایی منظور شاعر را می رساند.
۶.بسامد " عمر " برای یک غزل شش بیتی زیاد است.
۷. امیدوارم این نوشتار غرغری بی فایده نباشد.
با احترام
هادی قربانی ( ارغوان )
اکرم بهرامچی
1399/10/11 در ساعت : 12:39:51
سلام استاد گرامی
چرا در مورد بیت مطلع که مصرع هایش کاملا بی ربط هستند چیزی نکفتید ؟و حتی بیت سوم
به هرحال آقای نرمک غزل سرای خوبیست اما این غزل انگار بوسیله ردیف دست و پایش بسته است و ربط مفاهیم روی هواست
یاحق
|