شاعر برجسته ی جهان عرب اگرچه عراقی بود اما از دیدگاه انقلابیون و آزادیخواهان جهان عرب ، در پنجاه سال اخیر اسوه و الگویی تکرارناشدنی محسوب می شد. او در سال ۱۹۳۴ میلادی در شهر مذهبی کاظمین به دنیا آمد و از زمان حکومت عبدالکریم قاسم، با فروپاشی پادشاهی عراق در سال ۱۹۵۸ کسوت آموزگاری به تن کرد.درگیری بین حزب بعث عراق و دیگر احزاب کمونیسم و ناسیونالیسم آن کشور در سال ۱۹۶۳ به اوج خود رسیده بود که «مظفّر» به قصد سفر به اتحاد جماهیر شوروی سابق از بصره به اهواز آمده بود که توسط ساواک شاه دستگیر و پس از مدتها زندان و شکنجه سرانجام به استخبارات عراق تحویل دادهشد. دادگاه نظامی این شاعر آزاده را به اعدام محکوم کرد که اما خاندان پرنفوذی داشت که بسیار تلاش کردند تا بالأخره با یک درجه تخفیف ، حکم حبس ابد گرفت. در زندان که بود با گروهی از همبندانش تونلی حفر کردند ـ و درست مثل آنچه در فیلمهای سینمایی به تصویر می کشند ـ از زندان شهر حله گریخت و از عراق خارج شد.رژیم صدام تابعیت عراقی «مظفّر النّواب» را همچون تابعیت«استادمحمدمهدی جواهری» ، دیگر شاعر نامدار عراق ، سلب کرد و او از آن پس، آواره ی پایتختها در کشورهای جهان شد؛ دمشق، بیروت، قاهره، طرابلس، الجزیره، خارطوم، ظفار، اریتره، پنوم پن، بانکوک، آتن، پاریس، لندن، برازیلیا و .... وی بعد از چهل سال آوارگی، آخرین ایستگاه اقامتش، دمشق را ترک کرد و با استقبال جلال طالبانی رئیسجمهور سابق عراق در سال ۲۰۱۱ به زادگاهش برگشت و از آن زمان تا زمان پر کشیدن ، در بستر بیماری با مرگ دستوپنجه نرم میکرد. «مظفّرالنّواب» این شاعر چپگرای عراقی ، سرودههای حماسی بسیاری برای فلسطین اشغالی و قدس شریف دارد. «.... اشعار سیاسی و نقدهای زهرآگین، بههمراه بهرهگیری فراوان از نمادهای مذهبی شیعه، گاه خشمناک و زمانی ناسزاگونه به حکّام عرب، همگی از ویژگی شعر اوست و باید افزود که بیپروایی تمام ، ویژگی اصلی اشعار این شاعر واقعگرا و مردمی است، تا جایی که او را خطرناکترین شاعر ادبیات عرب خواندهاند.اوج بیان عتابآمیز و فریاد خشمآلود و ناسزاگویی او به سران عرب که در حل معضلات سیاسی و اجتماعی بهویژه مسئله فلسطین بازمانده و به تمایلات سازشکارانه روی آوردهاند، در منظومهای بلند با عنوان: «القدس عروس عروبتکم؟!»، «آیا قدس؛ عروس عربیت شما است؟!» نهفته است....» انعکاس شعرهای حماسی او در جشنوارههای بزرگی در جنوب لبنان و دستبهدست شدن کاستهای آن در سالهای آخر قرن گذشته، افکار عمومی جهان عرب را سخت تکان داد و جوانان این کشورها را ناباورانه به وجد درآورد. بهطوریکه اغلب حکومتهای عربی از ورود این شاعر به کشورشان ممانعت می کردند. تصمیم به انتقال سفارت آمریکا به قدس شریف توسط ترامپ با توطئه خیانتبار سران عرب در اجلاس گذشته ی ریاض فرصتی فراهم آورد که دگربار شعر عروس عربیت با بهرهگیری از فضای مجازی و میان میلیونها کاربر در جهان، بهجای کاست بازنشر شود و ارتجاع عربی را سخت هدف قرار دهد و آنان را بیشازپیش رسوا سازد. « .... من نسبت به تعرض این شاعر به «نخلهای اهواز» در همین سروده سخت آزردهخاطر بودم، تا اینکه در سال ۱٣٥٨ مظفّر النّواب را در هتل استقلال تهران گیر آوردم! او میهمان نخستین دهه ی فجر سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و در حال حرکت به سمت سالن هتل برای برگزاری شب شعر به اتفاق تعدادی از شاعران عرب و کشورمان بود. محترمانه و با حفظ حرمتِ میهمان و ادب میزبان، پرسش اعتراضگونهام را نسبت به اشاره ی شاعر به «نخلهای اهواز» مطرح کردم. او با تواضعی تمام اظهار کرد: «فرزندم! این شعر من مال دوران گذشته است.نخلها دیگر به جمهوری اسلامی ایران تعلق دارند. رژیم مستبد شاه سرنگون شد! آن را فراموش کن...!». «مظفّر النّواب» یکبار دیگر در سال ۱۳۸۰ شمسی از سوی حوزه ی هنری به تهران دعوت شد و از او تجلیل به عمل آمد....او در 31 فروردین ماه 1401 درگذشت. بخشی از «منظومه ی قدس» با ترجمه ی موسی بیدج : قدس عروس عربیّت شماست؟ پس چرا تمام زانیان شب را به اتاقش فرستادید؟ و پشت در ایستادید تا فریاد آزردن او را گوش کنید!؟ سپس خنجر کشیدید باد به غبغب انداختید و نعره زدیدکه برای حفظ آبرو ساکت بماند! مادربه خطاها!چقدر نانجیباید؟ مادربه خطاها!هیچ باکم نیست که نقاب از چهرهتان بردارم زیرا خوکدانیها از شما پاکترند! سکّوی مردهشویخانهها تکانی میخورند اما شما آب از آبتان تکان نمیخورد
من برآنم که رسواتان کنم ای تمام پایتختهای عربی خطابم به شماست شما شادمانی را در دلم کشتید! کوچه و بازارتان پر از مأمور است رفتارتان پر از تزویر است در کشور عربی نامه مادرم دو ماه قمری در گیرودار اداریست بیایید به داوری بنشینیم و صحرای عرب داورمان باشد من در پیشگاه این صحرا اعتراف میکنم که من هم خوار و پست شدهام درست شبیه شکست شدهام شکست شما ای اشرافزادگان شکستخورده ای حاکمان شکستخورده ای ملتهای شکستخورده ما چقدر پلشت شدهایم پلشت پلشت پلشت شدهایم اما همچنان لجوج و یکدندهایم ما همه پلشت شدهایم و من هیچکس را از قلم نمیاندازم...
تاریخ ارسال خبر :
1401/3/2 در ساعت : 17:19:6
تعداد مشاهده این خبر :
95